1.مکان های دیدنی و تاریخی
استان خراسان رضوی یکی از مهم ترین قطب های گردشگری ایران است و از جاذبه های طبیعی و مکان های دیدنی مذهبی و تاریخی بسیار ارزشمندی برخودار است. مهمترین اماکن دیدنی استان خراسان رضوی عبارتاند از: حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) و مجموعهی آستان قدس رضوی، مسجد گوهرشاد، مدرسهی پریزاد، مدرسهی دودر، بقعهی خواجه ربیع، بقعهی گنبد سبز، آرامگاه نادرشاه افشار، مصلای مشهد، طرقبه، شاندیز، پارک وکیلآباد، کوه سنگی، بندگلستان، خواجه اباصلت، خواجه مراد و مقبرهی گوهرتاج (در مشهد)، مسجد پامنار، آرامگاه ملاهادی سبزواری، منارهی خسروگرد، رباط مهر، آرامگاه سیدحسن غزنوی و مسجد جامع (در سبزوار)، گنبد هارونیه و آرامگاه فردوسی (در توس)، کتبیهی نادری، عمارت خورشید، ارغونشاه و مسجد کبود گنبد (در کلات نادری)، شهر عتیق، تپه بام و مدرسهی عرضیه (در قوچان)، آرامگاه شاه قاسم انوار و مقبرهی شیخ احمد جامی (در تربت جام)، برج کرات (در تایباد)، باغ گلشن (در طبس)، ارگ کلاه فرنگی، دریاچهی گل بیبی و آرامگاه بابا لقمان (درسرخس)، قدمگاه رباط عباسی و آرامگاههای عطار، کمالالملک و خیام (در نیشابور)، برج علیآباد، منارهی فیروزآباد، باغ مزار و آرامگاه مدرس (در کاشمر) و مقبرهی شیخ حیدر و مسجد ملک (در تربت حیدریه)، سنگ فیروزه، زعفران، ادویه و مهر و تسبیح از سوغاتیهای استان خراسان رضوی است.
2.صنایع و معادن
خراسان رضوی یکی از مهم ترین مراکز صنایع دستی ایران است، برخی از صنایع دستی آن، چون فیروزه، پوستین دوزی، فرش بافی و... شهرت جهانی دارند. خراسان رضوی به دلیل جایگاه ویژه مکانی خود، که محل برخورد پدیده های مهم و متفاوت زمین شناختی است، جایگاه مناسبی از لحاظ گنجایش و گوناگونی ذخایر معدنی دارد. ذخیره های زغال سنگ، مس، روی، آهن، منگنز، خاک نسوز، منیزیت، گل سفید، سنگ های ساختمان، مانند مرمریت، تراورتن، سنگ آهن و گچ، دراستان یافت می شود. کاوش های پیرامون طبس، از وجود ذخایر بزرگ اورانیوم، رادیوم و توریم خبر می دهد. این منابع از لحاظ تأمین انرژی، از ارزش اقتصادی بالایی برخوردارند.
زگذشته های دور، بخش بزرگ تولیدات خراسان را، فرآورده های کشاورزی و صنایع دستی به خود اختصاص می داده است. از این رو بخش بزرگ کالای صادراتی استان خراسان در سطح ملّی، فرآورده های کشاورزی، چون گندم، زعفران، زرشک، کشمش، پوست دام، و در مورد هنر های دستی، فرش، فیروزه تراشیده شده، پوستین،... بوده است. علاوه بر آن، زوار مقداری از کالای ناحیه ای خود را برای فروش به مشهد آورده، به هنگام بازگشت، سوغات و بخشی از نیازهای مصرفی خویش را خریداری می کردند، که در افزایش بازرگانی خراسان، به ویژه شهر مشهد مؤثر بوده است.
3.کشاورزی و دام داری
استان خراسان رضوی به دلیل شرایط ویژه اقلیمی، وجود خاک های زراعی مرغوب، آب فراوان، دشت ها و درّه های بزرگ و حاصل خیز، دارای پیشینه درخشانی در امر کشاورزی است و میتوان گفت، که سرزمین پر برکت خراسان رضوی، با آب و هوای گوناگون و منابع آب و خاک، از امکانهای بالقوه بسیار بالایی برای گسترش کشاورزی برخوردار است. دشت های پهناور خراسان در نواحی گرم، معتدل و سرد گسترده شدهاند. تولید فرآوردههای سردسیری، نیمه گرمسیری وگرمسیری، مانند: گردو، بادام، سیب، گلابی، پسته، زعفران، خرما و مرکبات، از ویژه گی های خراسان است.
خراسان مهم ترین منطقه پرورش دام در ایران است. این کار با روش های گوناگونی صورت میگیرد که مهم ترین عامل ایجاد این اختلافها، آب و هوا، به ویژه ریزش باران است. پرورش دام دراستان خراسان رضوی به شکل های گوناگون کوچ نشینی، رمه گردانی، روستایی و تلفیق زراعت و دام داری و دام پروری صنعتی دیده می شود. مهم ترین دام هایی که درخراسان پرورش داده می شوند، گوسفند، بز، گاو، گاومیش و شتر است. فعالیت گاوداری به شیوه صنعتی برای تولید شیر و گوشت در خراسان از اهمیت زیادی برخوردار است. این استان از نظر ظرفیت تولید شیر و گوشت و تولیدات دامی دارای اهمیت زیادی در کشور است.
4.وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
واژه خراسان گویا بازمانده گونه کهن واژه «خاور» و متشکل از دو جز «خور» به معنای خورشید و« آسان» به معنی آمدن است یعنی جایی که خورشید از آن بر می آید. پسوند رضوی آن به سبب وجود بارگاه مقدس حضرت رضا(ع) در این استان به این منطقه داده شده است. خراسان جزو ساتراپی پهناور پرثوه بوده است. این ایالت پهناور، که سرانجام قرارگاه و کشور نیرومند اشکانیان شد، درآغاز تاریخ ایران باستان، مادها را به سوی خود کشانید. جغرافی نگاران آوردهاند که چون تنگدستی عمومی و عوامل نامطلوب طبیعی این استان، با جایگاه شاهانه و زندگی پر تجمل پادشاهان هخامنشی ناسازگار بود، هرگاه که گذرشان به خراسان میافتاد، میکوشیدند تا هرچه زودتر سرزمین پارت ها را پشت سر گذارند. اما همین عوامل نامساعد طبیعی، اشکانیان، یعنی این شاخه از مردمان هند و اروپایی را مردمی سخت کوش، بردبار، و دلیر گردانید و این ویژگی های اخلاقی، نام آنان را بلند آوازه ساخت.
به هنگام ناتوانی هخامنشیان، از این منطقه اشک نامی، که بنیان گذار خاندان اشکانی شناخته شده است، حکومت سلوکیان را از میان بر داشت و حکومت نوینی را بنیاد نهاد. در دوران ساسانی که ملوک الطوایفی بر چیده شد؛ خراسان باستانی یا ساتراپی پارت به شکل یکی از استان های ایران شهر درآمد و توسط سپاهبدی اداره می شد. در1303هـ. ش، که ادوارد توماس، ترجمه درست سنگ نبشته های پایکولی را منتشر ساخت، حدود خراسان باستانی به خوبی روشن شد. حدود چهار مرزبان نشین خراسان در روزگار ساسانیان، از دروازههای دریای مازندران، نزدیک ری آغاز و با گذشتن از کوه های البرز و دره اترک تا درگز ادامه می یافت. سپس از بیابان تجن و مرو به جیحون و پامیر رسیده، در آن جا در ادامه رود جیحون تا ستیغ هندوکش و از آن نقطه به سوی باختر به امتداد رشته هندوکش به جنوب متوجه شده از ناحیه هرات وکاشمر امروزی و خواف می گذشت و کُهستان / قهستان را بریده، دوباره به دروازه های دریای مازندران می پیوست.
گشودن منطقه بزرگی چون خراسان برای مسلمانان به آسانی میسر نشد، از اوایل خلافت عمر، تا میانه خلافت عثمان، یعنی در طی بیست سال، با وجود کوششهای پیاپی سرداران اسلامی، سرزمین خراسان بر روی مسلمانان نا گشوده ماند، تا آن که عبدالله بن عامر از سوی عثمان مأمور گشودن آن منطقه شد. نخستین شهری که در خراسان به دست یکی از سرداران عبدالله در سال 31 هـ. ق، گشوده شد، طبس بود و گشودن دیگر نواحی تا زمان حکومت معاویه به سال 42 هـ. ق، و شاید هم تا مدت ها پس از آن تاریخ به درازا کشید. در دو سدهای که خراسان زیر نظر نمایندهگان خلفای بغداد اداره می شد، اوضاع برای روی کار آمدن مردانی، که در آن سر زمین ادعای استقلال در سر داشتند، مساعد نبود. نخستین فرصتی که برای درست شدن آن آرمان دیرینه، روی نمود، اختلافی بود که بین امین و مأمون، فرزندان هارون الرشید خلیفه عباسی، بر سر جانشینی خلیفه در گرفت. در این کشمکش، مأمون از طاهر بن حسین، سردار سپاه خراسان کمک خواست. در جنگهایی که میان جنگجویان آن دو برادر روی داد، همه جا طاهر بر سردار سپاه امین چیره گردید و سرانجام در 198 هـ. ق، بغداد را محاصره و آن شهر را به نام مأمون عباسی گشود. همین که خلافت مأمون روشن شد, وی به پاس آن لشکرکشی های درخشان، در سال 205 هـ. ق، حکومت خراسان را به طاهر بن حسین واگذار کرد.طاهر بن حسین پایتخت خراسان را از مرو به نیشابور منتقل ساخت و شالوده دودمانی را ریخت که نخستین حکومت مستقل حکم رانان ایرانی پس از یورش عرب ها به شمار می آید. دوران حکم رانی طاهریان، که آغاز استقلال این منطقه بود، از نیم سده گذشت و سرانجام در سال 295 هـ. ق، یعقوب لیس صفار، بنیان گذار دودمان صفاریان سیستان، با گرفتن شهر نیشابور، به فرمان روایی آنان پایان داد.
در سال 283 هـ. ق، عمرولیث صفاری به خراسان لشکر کشید وآن ایالت را جزو سیستان کرد. در سال 287 هـ. ق، امیر اسماعیل سامانی خراسان را گشود و به سرزمین ورز رود یا ماورارءالنهر افزود. در دوران فرمان روایی صفاریان و سامانیان، زبان فارسی جان تازه ای یافت. ترجمه تاریخ وتفسیر طبری در این روزگار فراهم شد و محمد بن وصیف سیستانی و ابو عبدالله جعفر، سرشناس به رودکی، شعر فارسی را بر شالوده نوینی استوار ساختند. دوران 130 ساله فرمان روایی خاندان سامانی ( 261-389 هـ. ق ) بر خراسان و ماوراءالنهر، و خدمت بزرگی که پادشاهان آن خاندان به رستاخیز زبان فارسی و گسترش علم وادب نمودند، یکی از درخشان ترین فصل های تاریخ ایران را تشکیل می دهد.
پس از سامانیان، غزنویان ( 351-581 هـ. ق ) در سال 384 هـ. ق، بر خراسان و ماوراءالنهر چیره شدند. اینان نیز به تقلید فرزندان سامان، به گسترش علم و ادب و تشویق شاعران و نویسنده گان فارسی زبان پرداختند. مهم ترین رویداد دوران 230 ساله حکم رانی غزنویان، تجزیه خراسان باستانی به دو بخش جداگانه بود، که در سال 451 هـ. ق، صورت گرفت. بخش بزرگی که شامل افغانستان کنونی است و پایتخت اش شهر غزنی بود، در دست غزنویان ماند و بقیه خراسان از آن سلجوقیان شد.
قلمرو پادشاهان سلجوقی نیز پس از 123 سال ( 429 – 552 هـ. ق ) به دست خوارزمشاهیان افتاد و حکومت خوارزمشاهیان هم پس از یک سده و نیم، در سال 617 هـ. ق، به دست لشگریان مغول بر چیده شد. هرات، پایتخت باستانی آریا - خراسان، که یکی از کهن سال ترین شهرهای خراسان باستانی بود، مانند بسیاری دیگر از شهر ها در فتنه مغول آسیب بسیار دید.
در اواخر سده 7 هـ. ق، که سلسله ایل خانان در ایران ایجاد شد، خراسان به قلمرو آنان افزوده شد و یکی از نمایندگان ایل خانان که پسر یا وارث تاج و تخت پادشاهی بود، بر خراسان حکومت می کرد. با درگذشت ابوسعید بهادر خان ( 716 – 736 هـ. ق ) خاندان های آل کرت ( 643 – 783 هـ. ق ) که از ملوک ایران خاوری بودند در آن حدود حکومت داشته پایتختشان شهر هرات بود. هم چنین از سال 788 هـ. ق سربداران در سبزوار به حکومت رسیده تا سال 783 هـ. ق، در آن نواحی حکومت داشتند. در سال 788 هـ. ق، تیمور لنگ خراسان را گشود، سپس هرات، پایتخت فرزندش شاهرخ شد. تنها شهری که در دوره فرمانروایی تیمور به اوج شکوفایی خود رسید، سمرقند بود. سمرقند که در خاور بخارا و نزدیک رود زرافشان قرار داشت پیش از آن نیز یکی از آبادترین و ثروتمندترین شهر های خراسان باستانی بود. دوره فرمانروایی جانشینان تیمور بر خراسان و ورز رود ماوراءالنهر از 807 تا 913 هـ. ق، به درازا کشید. در این مدت بیشتر شهرهای خراسان ازآرامش و آسایش برخوردار بود. سلطان ابو سعید، نواده تیمور از 855 تا 872 هـ. ق، بر خراسان حکومت کرد و در جنگ با امیر حسن بیگ، سرشناس به اوزون حسن، بنیان گذار دودمان بایندری یا ترکمانان آق قویونلو ( سفید گوسفند) کشته شد.
دوره فرمان روایی جانشینان ابو سعید به سال 913 هـ. ق، با افتادن خراسان به دست شیبک خان اوزبک به سر آمد. چیرگی شیبک خان اوزبک بر خراسان، آغاز یورش های پی گیری است، که در دوران پادشاهی شاه اسماعیل اوّل و شاه تهماسب صفوی موجب خرابی ها و آسیب های بسیاری بر شهرهای هرات، نیشابور و توس ( مشهد) شد. شاه اسماعیل صفوی پس از گشودن مشهد، به دنبال ازبکان تاخت و در سال 916 هـ. ق، قلعه مرو را گشود و شیبک خان ازبک در روستای محمودآباد، در نزدیکی مرو کشته شد. بدین ترتِب سراسرخاک خراسان تا کرانه آمویه به دست صفویان افتاد و مذهب شیعه امامی، کیش رسمی مردم این منطقه شد.
خطریورش ازبکان بر خراسان پس از کشته شدن شیبک خان، هم چنان ادامه یافت و شاه اسماعیل به استوار ساختن هرات فرمان داد. درسال 921 هـ. ق، فرزند خود، تهماسب میرزا را همراه لـلهاش با عنوان سلطنت خراسان، به هرات فرستاد. این اقدام آغاز رواج روش نویی بود، که تا اواخر دوران صفوی ادامه یافت، چنان که تهماسب نیز نخست اسماعیل میرزا و سپس پسر بزرگ خود، محمّد میرزای سر شناس به خدابنده را در سال 943 هـ. ق، با همان عنوان به شهر هرات فرستاد و عباس میرزا، که بعد ها به شاه عباس بزرگ سرشناس شد، به سال 978 هـ. ق، در شهر هرات به دنیا آمد. به هر حال تا سال 1006 هـ. ق، که شاه عباس در نزدیکی هرات، ازبکان را به کلی شکست داد، شهر های خراسان، چه در اثر یورش های این مردمان سرکش و چپاولگر و چه در اثر آشوب های درونی، خرابی و زیان بسیار دید.
در اواخر دوران صفوی، ملک محمود سیستانی، تون ( فردوس) را گرفت و در سال 1136 هـ. ق، خراسان را گشود و در مشهد استقرا یافت. در این زمان شاه تهماسب صفوی و نادر قلی افشار برای نجات ایران با یک دیگر پیمان بسته نادر فرمانده سپاه ایران شد. سه سال بعد نادر مشهد را از ملک محمود سیستانی پس گرفت.
پس از کشته شدن نادر شاه افشار در سال 1160 هـ. ق، در خبوشان ( قوچان)، علیقلی خان، برادرزادهاش به حکومت رسید. وی در سال 1161 هـ. ق، به دست برادرش ابراهیم خان کشته شد و شاهرخ، پسر رضاقلی میرزا و نواده نادرشاه به حکومت رسید.
شاهرخ شاه تا سال 1210 هـ. ق، بر خراسان حکومت کرد و در همان سال به دست آغا محمّد خان قاجار از حکومت بر کنار شد و درگذشت. با قتل نادر میرزا، پسر شاهرخ شاه، آخرین بازمانده افشار در سال 1217 هـ. ق، به دست فتح علی شاه قاجار، سراسر خراسان، از جمله شهر مشهد به دست قاجاریان افتاد.
5.مشخصات جغرافیایی
استان خراسان رضوی یکی از جدید ترین استان های ایران است که از تقسیم استان خراسان بزرگ به وجود آمده است. مرکز این استان ( شهر مقدس مشهد ) در پهنای شمالی 36 درجه و 17 دقیقه, درازای خاوری 59 درجه و 36 دقیقه و ارتفاع970 متری از سطح دریا واقع شده است. این استان از سمت شمال به خراسان شمالی و ترکمنستان, از خاور به افغانستان, از جنوب به استان خراسان جنوبی, از باختر به استان سمنان و از جنوب باختری به استان یزد محدود شده است. شهرستان های مشهد, تایباد, تربت جام, تربت حیدریه, رشتخوار, قائنات, خواف, فردوس, چناران, سرخس, درگز, سبزوار, فریمان, قوچان, برداسکن, خلیل آباد, کاشمر, گناباد, نیشابور و کلات شهرستان های این استان هستند. راه های زمینی و هوایی استان به شرح زیر است : راه های زمینی در خراسان رضوی به راه های جاده ای و راه های آهن بخش می شوند. راه های جادهای خراسان رضوی، شامل محورهای زیر هستند:
محور شمالی
این راه از طریق مازندران، به محورهای شمال باختری خراسان شمالی می پیوندد. مسیراصلی آن، شهرستان های بجنورد، شیروان، قوچان، چناران و مشهد است. دنباله این راه از طریق فریمان، تربت جام، تایباد، به دوغارون در مرز افغانستان رفته به راه های آن کشور می پیوندد. درازای این مسیر از مرز افغانستان تا شهر بجنورد در خراسان شمالی حدود 550 کیلومتر است.
محور باختری
این راه بهترین مسیر مشهد – تهران است، که پس از گذشتن از سمنان، دامغان و شاهرود، به راه های استان خراسان رضوی پیوسته و از شهرهای سبزوار و نیشابور گذشته در مشهد پایان می پذیرد. درازای این مسیر 892 کیلومتر است.
6.محور جنوبی
این راه سبب پیوستن استان خراسان رضوی با خراسان جنوبی و شهرهای یزد، کرمان، زاهدان و زابل می شود. این راه پس از گذشتن از تربت حیدریه، گناباد، فردوس و طبس، از طریق رباط پشت بادام، به یزد می رسد، که درازای آن 939 کیلومتر است. شاخه دیگر این راه، از مسیر دیهوک و راور به کرمان میرسد، که درازای مسیر آن، 894 کیلومتر است. در حال حاضر این مسیر برای گذشتن اتومبیل های سواری و مسافرت های خانوادگی مناسب نیست.
راه سوم، راه مشهد – زاهدان است، که پس از گذشتن از شهر های گناباد، قائن و بیرجند در خراان جنوبی، به زاهدان می رسد. درازای این مسیر از مشهد تا زاهدان 975 کیلومتر است.
7.راه آهن
درازای راه آهن تهران - مشهد 925 کیلومتر است. انجام و تکمیل طرح خط آهن مشهد– پیش از رسیدن به سرخس در مرز ایران و ترکمنستان، به درازای 160 کیلومتر در درون ایران کشیده شده و پس از مسیری دیگر به درازای 130 کیلومتر، نه تنها شبکه راه آهن آسیای مرکزی را به بندرهای خلیج فارس می پیوندد، بلکه با کمک یک خط آهن جدید به درازای 3 هزار کیلومتر، سبب پیوند چین به اروپا می شود که از مسیری که در خاک شوروی پیشین قرار داشت کوتاه تراست. بخش دیگراین طرح، راه آهن مشهد – بافق است که ساختمان آن در دست اقدام است.
فرودگاه بین المللی شهر مشهد در ردیف فرودگاه های بین المللی بوده و دارای تجهیزات و کادر تخصصی کافی در کشور است.
تاریخچه شهر مشهد:
مهمترین عاملی که در طول تاریخ در شکل گرفتن محل سکونت کنونی مشهد مؤثر بوده است، موقعیت طبیعی حوضه کشف رود و رودخانه اترک می باشد. با در نظر گرفتن این عامل به عنوان امری نسبتاً ثابت برای جذب جمعیت، می توان تأثیر عوامل تاریخی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی را در دورههای مختلف بررسی نمود.
حوضه رودخانه کشف رود در تمام دوره اسلامی و حتی در دوره پیش از اسلام از مراکز عمده سکونت در خراسان شمالی بوده است. در دوره اسلامی مهمترین و پرجمعیتی ترین سکونتگاه، حوضه کشف رود ولایت توس بوده که مرکز آن شهر تابران بوده است. به مرور زمان از اهمیت شهرهای تابران و نیشابور کاسته و آبادیهای جدیدی به اسامی نوغان و سناباد رشد نمودند. سناباد در 2 کیلو متری نوقان قرار داشته و کاخ حمید بن قحطبه طلائی والی خراسان که اکنون عمارت آستانه شهر مقدس مشهد است در میان باغ بزرگی در این دهکده قرار داشته است.
در بهار سال 193ه-ق هنگامی که هارون جهت سرکوب شورشی در سمرقند به نوقان رسید مریض و سپس فوت نمود وی وصیت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمایند . مآمون جانشین هارون پس از گذشت چند سالی از خلافتش در اثر طغیانی که علیه وی در عراق پدید آمد به قصد آنکه تمایل شیعیان را به خود جلب کند «حضرت رضا(ع)» را به ولایت عهدی نامزد کرد. حضرت رضا (ع) پس از یکسال اقامت در مرو عازم بغدادشدند، وقتی به قریه نوقان رسیدند به منزل امیر سناباد وارد و آن حضرت در آنجا مسموم و در سال 202یا 203 ه-ق پس از سه روز وفات یافته و پیکر مطهرشان در باغ حمید بن قحطبه در 1/5کیلومتری قریه سناباد مدفون شد ،ازهمان زمان نقطه مذکور به نام مشهد الرضا و بعد به اختصار مشهد نام گرفت.
تحولات مشهد در دوره رضاخان (1300-1320ه-ش):
عده ای از متخصصین مسایل شهری، مقطع زمانی 1300یا پایان حکومت قاجاریه و آغاز حکومت رضاخان را شروع تحولات اساسی در روند «شهر نشینی » و «شهرگرایی» در ایران دانسته و بافت فیزیکی ماقبل1300 را بافت تاریخی و گسترش های بعدی را که در فراسوی حصار و دیوارهای قدیمی شهرها اتفاق افتاده «بافت جدید »می دانند که روند شکل گیری آن در طول زمان تغییر کرده است.
دخالت در بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت کالبدی آن نیز با کشیده شدن خیابانهای جدید بر بافت تاریخی مثل خیابانهای طبرسی ،امام رضا ،بهار و غیره آغازگردید.
علاوه بردخالتهای فیزیکی فعالیت های دیگری نیز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمینه رشد فیزیکی شهر را فراهم نمود که مهمترین آنها عبارتند از :تأسیس بیمارستان امام رضا(ع) در سال 1313تاسیس کارخانه قند آبکوه در سال 1314، تاسیس دانشکده پزشکی در سال 1318و غیره.
خریداری اولین کارخانه برق در سال 1315و نصب آن در خیابان طبرسی ورود ماشین به شبکه حمل و نقل درون شهری با 2دستگاه اتوبوس در سال 1318،جایگزینی تدریجی آن به جای درشکه از اقداماتی است که در طی سالهای (1300-1320) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمی در رشد فیزیکی شهر داشت. مشهد در اولین سرشماری عمومی کشور که درسال 1318از چند شهربه عمل آمددارای 76471نفر جمعیت بوده است.
تحولات شهر مشهد دردوره محمدرضاپهلوی (1320-1357ه-ش):
مشهد از شهریور 1320 که مصادف با اشغال ایران توسط نیروهای متفقین به دلیل وجود ناامنی در مناطق روستایی و امنیت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراکز نظامی و نیز خشک سالی های جنوب خراسان بویژه در سال زراعی 1326-27و تاسیس دانشگاه مشهد درسال 1326 ه-ش پذیرای جمعیت زیادی بود که در رشد جمعیت نقش داشته اند.
به دنبال دگرگونیهای سیاسی، اقلیمی و آموزشی فوق، تحولات تکنیکی به ویژه مجهز شدن شبکه حمل و نقل درون شهری به وسایل نقلیه جدید (افزایش اتوبوسها از 2 دستگاه به 77 دستگاه، ورود تعداد 10 دستگاه تاکسی در سال 1328 که تا سال 1324 به 200 دستگاه افزایش یافت) و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مشهد و تهران از طریق شبکه راه آهن در سال 1336 ه-ش و نیز پرداخت وام به دارندگان زمینهای وقفی توسط بانک رهنی در سال 1336 ه-ش از عواملی بودند که دست به دست یکدیگر داده و جمعیت شهر مشهد در سال 1335 ه-ش به 241989 نفر رسانده است بطوریکه رشد سالانه جمعیت در طول 16 سال (1319-1335 ه-ش) به طور متوسط 2% بوده است.
از حدود سال 1335 ه-ش به دلیل تغییرات اساسی در ساخت اقتصادی کشور به ویژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحکم شدن سیاستهای تجاری-اقتصادی و فرهنگی، گسستگی نظام ارباب رعیتی به دنبال اجرای اصلاحات ارضی در سا ل 1342 ه-ش، رشد جمعیت نیز دچار تغییر و تحولاتی اساسی گردید به طوری که جمعیت شهر از 241998 نفر در سال 1335 ه-ش به 409616 نفر در سال 1345 رسید که نرخ رشد سالانه ای در حدود 5/4 درصد داشته است.
همچنین وسعت شهر نیز از 16 به 33 کیلومتر مربع یعنی بیش از 2 برابر افزایش یافت. توسعه شبکه حمل و نقل هوایی، تاسیس کارخانجات و توسعه فعالیتهای بهداشتی نیز از جمله مواردی بودند که در توسعه فیزیکی شهر مشهد موثر واقع شدند. مشکلات ناشی از رشد جمعیت، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی، توسعه نامنظم شهر و سایر مشکلات عمومی باعث گردید که تهیه طرح جامع شهر در سال 1346 به مهندسین مشاور ابلاغ گردد. این طرح برای یک دوره 25 ساله (1345-70) در پنج مرحله 5 ساله تنظیم و در سال 1350 به شورای عالی شهر سازی تسلیم و پس از تصویب مراحل اجرایی آن، در سال 1352 به شهرداری ابلاغ گردید.
در طرح جامع سمت توسعه آینده شهر به صورت پیوسته در غرب شهر با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت 409616 نفر در سال 1345 به 1465000 در سال 1370 پیش بینی گردید. در این طرح وسعت شهر از 33/4 به 170 کیلومتر مربع افزایش مییافت. همگام با مراحل تهیه طرح جامع، وتفضیلی شهر از نظر فیزیکی و جمعیتی به رشد ادامه می داد بطوریکه جمعیت مشهد در سال 1355 به 667770 نفر ( با نرخ رشد سالانه بین 1345-55 حدود ) افزایش یافت.درطرح جامع، الگوی مداخله در یافت قدیم شهر و به ویژه اطراف حرم مطهر نیز تهیه و نقشه پیشنهادی ارائه گردید ولی به مرحله اجرا در نیامد.در سال 1354 طرح توسعه حرم اجرا شد که تعداد زیادی از بازارچهها، مساجد، مدارس قدیمی، واحدهای تجاری و مسکونی تخریب و بازار رضا(ع) نیز به منظور واگذاری به صاحبان مغازههای تخریبی در مشرق میدان آب ساخته شد.
تحولات شهر مشهد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی (1357):
کشور ایران در دهه 1350 آبستن تحولات سیاسی عظیمی بود که در سال 1375 به پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار سیاسی - حکومتی کشور منجر گردید. اثرات انقلاب در ابعاد شهری شامل: تصویب قانونی اراضی موات شهری(1357) تصویب قانون زمین شهری (1358) تصویب قانونن زمین شهری (1361) طرح مجدد الگوی نوشهرها (1364) و... بود که بر کیفیت شهرنشینی تاثیر بسزایی داشت. سال 1375 به دلیل وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان حدود 000/557 نفر از مهاجرین افغانی در خراسان ساکن شدند که از این تعداد حدود 296500 نفر (53/2 %) در شهر مشهد به ویژه در حاشیه قلعه ساختمان و گلشهر سکنی گزیدند. همچنین در نتیجه وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عده ای از مهاجرین جنگ تحمیلی وارد خراسان و به ویژه شهر مشهد شدند. عوامل فوق به همراه مهاجرتهای روستا - شهری دست به دست هم داده و باعث رشد سریع جمعیت شهر در این دوره گردید به طوری که جمعیت از 667/770 نفر درسال 1355 به 1/462/50 نفر در سال 1365 با نرخ رشدی معادل 8 % در سال افزایش یافت که بالاترین نرخ رشد جمعیت شهری در ایران بوده است.
مساحت شهر نیز در این دوره (65-1355) از 78 به 220 کیلومتری با نرخ رشد معادل 11 % در سال، افزایش یافت.